اواز قطره
 
عمری م .ح .ب بوده ام وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

نیمه شب شده و حرم ساکت وپر سروصداست

اما صدا را میشنوی برای امروز و فردا نیست صدایی رسا است از دل عاشورا

عاشورای 61؟؟؟

نه عا شورا یعنی امروز دیروز فردا و...

خودت را اذیت نکن میخواهی بگویی همه روزها ...

بله :کل یوم عاشورا وکل ارض کرببلا

خوب اذن بگیر برای زیارت بسم الله...:

السلام علی الحسین وعلی علی ابن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین وعلی...

صبر کن ببینم چه میگویی؟؟/؟

اری میدانم در زیارت عاشورا ننوشته مرا اگر بانوشته ها کاری بود که عاشق نمیشدم

اری من نیز چنینم ندیده عاشق شدم باتو میگویم

.......وعلی عباس الحسین



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط محب

رسد ز نم نم گریه صدای آمدنت *** به اشک دیده بخوانم دعای آمدنت
گذشت نیمه شعبان و من عوض نشدم *** چه کار کرده دل من برای آمدنت
چه دیده ها که به راهت سپید شد *** چه گریه دار شده ماجرای آمدنت
تو خواستی که بیایی سری به ما بزنی *** ولی نبود محیا فضای آمدنت
در آن میان که بوی گناه می آید *** نباشد ای پسر نور جای آمدنت
اگر چه شیعه کند پیشه راه تقوی را *** دعا و گریه شود ره گشای آمدنت
سلام ما به شهیدان که با تن بی سر *** چه عاشقانه نشستند پای آمدنت
تقاص سیلی نامرد به کوچه می گیری *** در ابتدای ظهور و ابتدای آمدنت
چه می شود که بگیریم سر به روی دست *** شویم همسفر کربلای آمدنت



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/6/6 توسط محب

امروز هشتم شوال است ودلم گرفته امروز رو یوم الدهم مینامند چون:

در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه ، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیزبن سعود روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس – علیه السلام – و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق – علیه السلام – و بسیاری قبور دیگرپرداختند . ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق – علیهم السلام – قرار داشت را از جا در آورده ، بردند .

اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود . آنان در سال 1221 هجری نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده ، پس از یک سال و نیم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم – و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند .
دومین و درواقع دردناکترین حادثه‌ی تاریخی – اسلامی معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از روی‌ کار آمدن سومین حکومت وهابی عربستان مربوط‌ می‌شود؛ سالی که وهابیان به فتوای سران خود مبنی بر اهانت و تحقیر مقدسات شیعه، مراقد مطهر ائمه و اهل‌بیت ‌پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را مورد دومین هجوم وحشیانه‌ی خود قراردادند و بقیع را به مقبره‌‌ای ویران‌شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبدیل‌کردند.
«ایلدون رتر»، یکی از گردشگران غربی در این‌باره می‌گوید: با دومین تخریب قبور ائمه‌ی بقیع در مدینه‌ی منوره مراقد مطهر ائمه(علیه‌السلام) به‌شدت ویران‌شد و وهابیون در این تخریب، شکل ظاهری مقبره‌ها و گنبدهای این قبور را دگرگون‌کردند.
براساس منابع و شواهد تاریخی، وهابیان سعودی تنها به تخریب قبور بقیع اکتفا‌نکردند، بلکه بارها به تخریب مرقد بیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نیز اقدام‌کردند که با واکنش گسترده‌ی مسلمان جهان مواجه‌شده و از این توطئه‌ی ضد اسلامی دست‌برداشتند.

«لویس پورخارت»، یکی از گردشگران سوییسی که پس از تشرف به اسلام خود را ابراهیم نامیده‌است، در این‌باره می‌گوید: با توجه به مقام ائمه و صحابه‌ی دفن‌شده در بقیع، این قبرستان فضایی بسیار کوچک دارد و در مقایسه با اماکن زیارتی دیگر کشورهای شرقی به‌ویژه عربستان، به صورت تلی از خاک و سنگ، نگاه هر بیننده‌ای را به خود جلب‌می‌کند.
پورخات درباره‌ی کوه احد نیز می‌گوید: در مسجد احداث‌شده در دل این کوه، قبر حمزه، عموی پیامبر و دیگر شهدای احد همچون «مصعب‌بن ‌عمیر»، «جعفربن شماس» و«عبدالله‌بن جحش» دیده‌می‌شود که وهابیان این مسجد و قبور دوازده تن از شهدای احد و صحابه‌ی بیامبر را نیز تخریب‌کرده‌اند.
طبق نقل تاریخی آن ها در این حمله چهار صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و … به یغما بردند .
این نیز نخستین حمله آنان به مقدسات اسلامی نبود . صلاح الدین مختار نویسنده و مورخ وهابی در کتاب “تاریخ امملکه العربیه السعودیه کما عرفت” بخشی از افتخارات وهابیت در حمله به کربلای معلی را چینن شرح می دهد : در سال 1216 امیرسعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آن را محاصره کرد . سپاه مذکور باروی شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند . بیشترمردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند ، سپس در محلی به نام ابیض گرد آمدند . خمس اموالرا خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ با کفار بود)

عثمان بن بشر از دیگر مورخان وهابی درباره حمله به کربلا چنین می نویسد: “… گنبد روی قبر (یعنی قبر امام حسین علیه السلام) را ویران ساختند و صندوق روی قبر را که زمرد و یاقوت و جواهرات دیگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن های نفیس و جز آن‌ها یافتند، غارت کردند و نزدیک ظهر از شهر بیرون رفتند در حالی که قریب به 2000 تن از اهالی کربلا را کشته بودند.”
جالب این جاست که مورخ مزبور نام کتاب خود را “عنوان المجد فی تاریخ نجد” گذاشته و از این وقایع به عنوان نشانه‌های مجد و شکوه و عظکت وهابیت یاد کرده است!
اما این فقط شیعیان و اماکن مقدسه آن‌ها نبودند که وهابیان آثار مجد و شکوه خود را در آن به نمایش گذاشته‌اند، مکه مکرمه و طائف نیز از حملات آنان در امام نماند. “جمیل صدقی زهاوی” در خصوص فتح طائف می نویسد: “طفل شیرخواره را بر روی سینه مادرس سر بریدند، جمعی را که مشغول فراگیری قرآن بودند کشتند، چون در خانه‌ها کسی باقی نماند، به دکان‌ها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتاب‌ها را که در میان آن‌ها تعدادی مصحف شریف و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب فقه و حدیث بود، در کوچه و بازارافکندند و آنها را پیمال کردند.”
سرزدن این قبیل امور از پیروان محمد بن عبدالوهاب شگفت نیست! تابعان کسی که همه مسلمانان را کافر و مشرک می دانست و مکه و مدینه را قبل از آنکه به دست وهابیان بیافتد، دارالحرب و دارالکفر!می دانست. در کتاب “الدررالسنیه” می خوانیم:
“وی – محمد بن عبدالوهاب – از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و اله نهی می‌کرد و از شنیدن آن ناراحت می‌شد. صلوات فرستنده را اذیت می‌کرد و به سخت‌ترین وجه مجازات می نمود.
حتی او دستور داد مرد نابینای متدینی را که مؤذن بود و صوت خوشی داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پیامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسیاری از کتب مربوط به صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله را به آتش کشید و به هریک از پیروانش اجازه می داد قرآن را مطابق فهم خود تفسیر کند.”
محمد بن عبدالوهاب به نوبه‌ی خود در اعتقادات پیرو”ابن تیمیه حنبلی” است، که در قرن هشتم هجری می‌زیسته است، از ابن تیمیه عقاید جالبی نقل شده است. از جمله اینکه او خدا را جسم می‌دانست! برای ذات مقدس خداوند دست و پا و چشم و زبان و دهان قائل بود! ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامه‌ی حود می گوید: “ابن تیمیه را بر منبر مسجد جامع دمشق دیدم که مردم را موعظه می‌کرد و می‌گفت: خداوند به آسمان دنیا می‌آید، همان گونه که من اکنون فرود می‌آیم! سپس یک پله از منبر پائین می‌آمد!”
عقاید او آنچنان سخیف و بی‌مقدار بود که خود اهل سنت وی را به زندان افکندند و در رد او کتب متعددی را به رشته تحریر درآوردند.

این قطره‌ای کوچک از مرداب اعتقادات و عملکرد وهابیان در طول این سالیان است. در طول این دوران دانشمندان زیادی چه شیعه و چه سنی به نقد عقاید وهابیت دست زده‌اند و به شبهات گوناگون آنان پاسخ داده‌اند. یکی از شبهات آنان مسأله‌ی بناء بر قبور است. آن‌ها ساختن بنا اعم از مسجد یا غیر آن را بر قبر حرام می‌دانند. در این نوشتار سعی می کنیم پاسخی مناسب به شبهه‌ی مذکور بدهیم. نخست آنکه: این شبهه‌ی آنان را صریح آیه‌ی 21 سوره کهف دفع می‌نماید، که در خصوص ماجرای اصحاب کهف از قول مومنانی که می‌خواستند یاد اصحاب کهف را گرامی دارند می فرماید: لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا (بی تردید بر روی قبور آنان مسجدی بنا می کنیم) دوم آنکه: هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامی بناهایی بر قبور انبیاء گذشته وجود داشت. از جمله می‌توان به قبر حضرت داوود و حضرت موسی در بیت المقدس اشاره نمود. جالب اینجاست که خلیفه دوم خود برای انعقاد پیمان صلح به بیت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر، اقدامی در راستای از بین بردن این قبور به عمل نیاورد.

واما ...........

http://www.shiaupload.ir/images/52494179810073935411.jpg

http://www.shiaupload.ir/images/68878269164460954732.jpg

http://www.shiaupload.ir/images/03298178303449313078.jpg

واما..........

http://www.shiaupload.ir/images/19877113846751499787.jpg

الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وال محمد و.......



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/6/5 توسط محب

آنچه دیده زینب اندر کربلا زیبایی است

سختی و رنج و بلا نامش مگو شیدایی است

طفل شش ماهه جوانی بی بدیل همچو علی
هر که در مسلخ بیارد بهترین اهدایی است
تشنه لب رفتن فرات و تشنه تر باز آمدن
در مرام عاشقان نامش بدان سقایی است
زین سبب نام حسین شد جاودان تا روز حشر
مکتبی بگشوده در دنیا که بی پروایی است
در طواف قتلگه حجش به پایان می برد
زمزم او شد عطش چون سعی او غوغایی است
داده بر اصحاب خود زین منفعت سهمی عظیم
هر کسی شد با ولایت اجرتش مولایی است
هر که اندر کوی عباسش گدایی می کند
در صف والامقامان منصبش آقایی است
هرچه را دارد حسین آورده است بهرنثار
طالبش باشد خدا بنگر چه خوش سودایی است
هر که پایاننامه از دانشگه اش بگرفته است
جمله قدرتها به نزدش چون کف دریایی است
مدرک درس حسین را ذات حق امضا کند
مکتبش باشد شهادت منصبش زهرایی است
راه دین روشن نموده تا جهان باقی بود
هر که جز این ره رود افکار او دنیایی است
سالها بگذشته از (طوفان) دشت کربلا
هر کجا شد انقلاب با پرچم زهرایی است

عباس یزدی(طوفان)

در مقدس ترین خا ک ها
سبزترین فرزندان آدم
سرخ ترین بذرها را
بر آبی ترین آسمانها
می افشاند
خورشید
طلایی ترین لحظه هایش را
به تماشا ایستاده است
تا با شکوه ترین شعر تاریخ
آفریده شود
آنگاه که با زیباترین واژه ها
غیورترین انسانها
پایه های سیاه ترین کاخ ها را
فرو می ریزد
ما رایت الا جمیلا
حضرت زینب (س) در کاخ سبز یزید در پاسخ به یزید که پرسیده بود -دیدید که خدا چگونه رسوایتان کرد؟ - فرمودند ما رایت الا جمیلا .... چیزی به جز زیبایی ندیدم /

حمیدرضا اقبال دوست

بر نیزه سری روانه در صحرایی
یک مشک و دو دست و غربت و تنهایی
با لحن خوشی زینب کبری می گفت:
من هیچ ندیده ام بجز زیبایی

عبدالرضا بابایی

"اقرب" از "حبل ورید" عشق را بوسیده بود
اشکهای شوق او بر کربلا باریده بود
زیر لب میگفت هفتاد و دو شکر
چشم زیبایش مگر "الا جمیلا" دیده بود

سعید رضا روشن ضمیر

شاید بارها وبارها تاریخ را خوانده ایم ونقل کرده ایم ولی کدام تاریخ؟

تاریخ را از دو دیدگاه می توان روایت کرد ،دیدگاهی که عرض وطول وتعداد دارد مثلا می گوید فلان پادشاه ،فلان کشور را تصرف و این مقدار آدم را کشت واین آثار باستانی متعلق به فلان زمان است .

در این روایت قومی مثل قوم عاد که برج ساز بودند وبه قول قرآن «کانو اشد قوة منکم» یعنی قدرت ابزار سازی زیادی داشتند در اوج اتوپیای آرمانی قرار دارند ومثلا حضرت موسی وعیسی و ابراهیم اصلا مطرح نیستند.

اما یه روایت دیگری هم می توان از تاریخ داشت که اون روایت توحیدی از تاریخه مثلا وقتی قرآن روایت تاریخی می کند حرف سر اینه که یه قومی خداپرست بودند خدا بهشون عزت داد ویه قومی مثل قوم عاد به قول قرآن «فرحوا بما عندهم من علم» یعنی به تکنیک خود غرّه شدند ودعوت پیامبران را نپذیرفتند پس مستوجب عذابند.توی این نوع روایت به جای این که اقوام را با پادشاهان بشناسیم با پیامبرانشون می شناسیم وبه جای اینکه توانایی ابزارسازیشون مهم باشه مقدار ایمانشون مهمه...

اما این نوع روایت را می تونیم توی جریان کربلا هم ببینیم جریانی که با روایت اول همون طوری که یزید اون طوری نگاه میکنه 30هزار نفر بر 70-80 نفر خارجی پیروز می شند ولی روایت توحیدی که از زبان حضرت زینب (س) گفته می شه اینه که «ما رأیت الا جمیلا » یعنی توی اوج بلا زیبایی توحید را می بینه حالا واقعا اگه نگاهمون را اصلاح کنیم چه جریانی توی تاریخ پیروزه ویا چه شکلی از زندگی حقه مسلما اون موقع دیگه اتوپیای ما طاغوتی نمی شه...

روی عکس کلیک کنیداثر استاد رضا است کسی که خیلی خراب طرحهای زیباشم به گفته خودش این عکس از313 لایه تشکیل شده یاعلی.



نوشته شده در تاریخ جمعه 91/6/3 توسط محب

 

    من از دیار    حبیبم    غریب   افتادم                بیا  بیا  گل نرگس برس  به  فریا دم

در این زمانه ی غربت تو تکیه گاه منی               ز لطف و  مرحمت خویش کن تو امدادم

تما م د ا ر و ند ا ر م   تصد ق    سر تو                وجود  خویش   همه  نذر  نام  تو  دا دم

همیشه   ناله  ام  از دو ری شما  بوده               ولی به  یاد   سحر  گاه  وصل  دلشادم

خوشم   اگر   که حقیرم   حقیر خوبانم              بد ین  طر یق  قدم  در  ر ه  تو  بنها دم

بد ین طریق  بود  عاقبت  به  خیری من             که  د ر  میان  قنوت   سحر  کنی  یا دم 

مر ا اگر ز سر خویش وا  کنی  چه  کنم             اسیر  زلف  تو  هستم  ز غیر  آ ز ا دم

آری من از دیار حبیبم غریب افتادم...

روی عکس کلیک فراموش نشه

انشالله دیار حبیب...



نوشته شده در تاریخ جمعه 91/6/3 توسط محب

ولایت علی بن ابی طالب  دژ و قلعه من است هر که بدان در آید از عذاب من ایمن باشد

ولایت که میدانیم دو نوع دارد به کسر واو و به فتح واو اگر به کسر واو بخوانیم میشود همین عرض ارادتها و توسلات وابراز محبت کردن وبه ساحت  مقدس ایشان

و اگر به فتح واو بخوانیم میشود اطاعت پذیری ما از ایشان در عمل

واین  دو  چوبه های دو طرف یک نردبانند هر کدام بدون دیگری به درد نمیخورد وانسان هی مدام به زمین میخورد چرا که از یک چوبه نمیشود...

همانطور که در عمل باید مطیع باشیم باید در ابراز ان هم موفق باشیم وبالعکس ...

و اگر بتوانیم به مدد مولا از این نردبان بالا رویم داخل در این حصن و قلعه بشویم و حالی دارد در میان ان قلعه قدم زدن ...در بین اولیا الله همنشین با خود ال الله...اللهم الرزقنا...

و مناسکی هم دارد این حریم که با ید با سرمشقی که شهدا برایمان گذاشته اند مشق عشق کنیم یعنی رفیق ما و برنامه زندگی ما  وجان ما بشود نهج البلاغه  ...

وذکر لب ما بشود صحیفه سجادیه وچشم ما بشود قاب تمثال مبارک حضرت نه هر بی سر و پا وهر روز خانه تکانی داشته باشیم با سیر در حسین علیه السلام که جاروب میخواهد واب خدا کمک کند مژه های ما جاروب کند واشک ما گلاب برای شستشو شود...

آخ واویلا ثم اه و واویلا الف مره اه و واویلامژه گفتم خدا یا از مژها ی به هم بافته یادم امد رها کن محب الان که وقت مصیبت خوانی نیست که هردم از اب میگویی و از راه بیابان رها کن از نردبان اسمان سخن میگفتی...

اری از قلعه حیدری سخن میگفتم اینها همه مناسک سیر علوی هستن  واگر میخواهیم محبت ما در مضمون اولی ولایت محکم شود وچوبه اول مستحکم شود باید بغض دشمنانش را تقویت کنیم هر چه بغض ما نسبت به ان ملعون ها وملعونه ها ی دهر بیشتر شود محبت ما نسبت به مولا واولاد معصومینشان بیشتر میشود این اثر وضعی این بغض است ...

وهر چه  این چوبه محبت محکمتر شود توفیق ما در ساخت ونصب چوبه دوم یعنی اطاعت پذیری بیشتر میشود

از متن های طولانی خوشم نمی اید مختصر ومفید باشد که اگر بد بود بگویند خدا خیرش بده کم بود واگر خوب بود بگویند حیف که کم بود

در متن چند مصیبت از ال الله  مستتر شد که ادراکش برای اهلش سخت نیست

روی عکس بالا هم کلیک بفرمایید

التماس دعا

باشد قرار وقسمت ما جنت علی...



نوشته شده در تاریخ جمعه 91/6/3 توسط محب

سجده میگذارم به شکرانه این عید

خاک را هم قیمتی کردی عزیز … نگاه کردم به مهر نمازم … نوشته بود … تربت اعلا … مال کربلا

روی عکس کلیک بفرمایید



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/5/29 توسط محب

زیر بیرق مولا عیدتون مبارک



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/5/29 توسط محب

http://mhbrz.parsiblog.com/Files/4.jpg



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/5/17 توسط محب

 



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/5/17 توسط محب

لوگوی دوستان
لینک دوستان

بالای صفحه



تمامی حقوق این وبلاگ برای اواز قطره محفوظ و انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.