اواز قطره
 
عمری م .ح .ب بوده ام وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

 

اقوال سه‌گانه درباره مزار حضرت زینب (سلام الله علیها

در رابطه با مزار حضرت زینب(سلام الله علیها) سه قول «مدینه»، «قاهره» و «دمشق» وجود دارد اما کدام قول درباره مرقد شریف عقیله بنی‌هاشم صحیح‌تر است؟
درباره مکان شریف حضرت زینب کبری سلام الله علیها روایات مختلف، نظرات متفاوتی را بیان می‌کنند که هر گروه با بیان دلایلی ادعای خود را اثبات می‌کنند، برخی قبر حضرت را در دمشق، گروهی در قاهره و برخی دیگر در مدینه می‌دانند، لذا بر آن شدیم، صحت یا سقم این نظرات را بررسی کنیم.

قاهره
در برخی نظرات می‌خوانیم که حضرت زینب(س) به علت افشاگری علیه دستگاه بنی امیه، مجبور شد که مدینه را ترک کند، از این رو مصر را انتخاب کرد و در آن جا ساکن شد و همان جا از دنیا رفت، «سیده زینب» در شهر قاهره هم اکنون زیارتگاه مجلل و با شکوهی است. (ر.ک : زندگانی حضرت فاطمه(س) و دختر آن حضرت، سید هاشم رسولی محلاتی).
یا نسابه عبیدلى در کتاب «اخبار الزینبات‏» روایت نقل کرده است که بر اساس مضمون آن‏ها باید حضرت زینب (سلام الله علیها) در مصر دفن شده باشد، اما این روایات از نظر سند و محتوا قابل اعتماد نیست، چرا که محمد حسنین سابقى نویسنده کتاب «مرقد العقیله زینب (سلام الله علیها)» اشکالاتى را بر این احادیث وارد کرده و می‌گوید اکثر راویانى که عبیدلى این روایات را از آنان نقل کرده است، مجهول هستند و پس از بررسى فراوان در کتب رجال و تراجم و نسب هیچ اثرى از آنان به دست نیامد، این در حالی است که مفاد این روایات نیز خالى از تناقض و اشکال تاریخى نیست.
برخی می‌گویند: زینبى که در قاهره دفن شده است، زینب بنت ‏یحیى المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن على بن ابىطالب است، ولى از آنجا که ذهن انسان با شنیدن نام مشترک بین چند نفر، متوجه مشهورترین آنها مى‌شود، بسیارى از مردم تصور کرده‏اند که این همان زینب مشهور یعنى زینب دختر على بن ابىطالب (ع) است، در حالى که این تصور کاملاً بى‏اساس است، البته نسبت دادن افراد به جد بزرگ آنان معمول است، چنان‌که امامان ما را پسر پیغمبر مى‏خوانند. بنابراین اگر زینب بنت ‏یحیى را زینب بنت على علیهما السلام بخوانند، هیچ اشکالى نخواهد داشت.
مدینه
در برخی روایات آمده است که حضرت زینب(سلام الله علیها) به مدینه آمد و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بود تا این که پس از یک سال و نیم در همان مدینه از دنیا رفت و در همان جا دفن شد، اکنون از قبر آن بانوی محترمه، اثری در دست نیست، این قول را علامه سید محسن امین اختیار کرده و از اقوال دیگر معتبرتر می‌داند.
گر چه دفن حضرت زینب (سلام الله علیها) در مدینه (بقیع) یک امر ممکن و کاملاً طبیعى است، زیرا قبر برادرش امام حسن(علیه السلام) و بسیارى از بزرگان بنى هاشم در این قبرستان قراردارد، اما اینکه قبر حضرت (سلام الله علیها) با توجه به شخصیت و عظمت مقامش در بقیع مشخص نباشد جای سوال دارد، در حالى که هیچ یک از کتب مربوط به تاریخ مدینه و مزارهای این شهر، نامى از محل قبر او به میان نیامده است، با این که نام زنانى همچون «ام البنین‏» که در بقیع دفن شده‏اند، در کتاب‏هایى مانند «وفاء الوفاء» منعکس شده است.

دمشق
برخی دیگر می‌گویند: حضرت زینب(سلام الله علیها) پس از ورود به مدینه در مجالس و محافل جنایات یزیدیان را بازگو می‌کرد، فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و او دستور داد، زینب را مخیر سازند تا هر شهری که می‌خواهد-غیر از مکه و مدینه- برود، حضرت زینب به شام رفت و در آن جا اقامت کرد و پس از چندی در همان جا از دنیا رفت. مرحوم حاج شیخ عباس قمى به نقل از استاد خود مرحوم محدث نورى و دیگران احتمال شام را قوی می‌دانند، حسنین سابقى در کتاب «مرقد عقیله زینب» نوشته است که مرقد حضرت(سلام الله علیها) در شام در محل زینبیه نزدیک شهر دمشق قرار دارد.
برخی از طرفداران این نظریه دلیل خود را این گونه بیان می‌کنند: در مدینه قحطى و دست تنگى شدیدى به وجود آمد، عبدالله جعفر تصمیم گرفت ‏با همسر خود، حضرت زینب (سلام الله علیها) به شام که مقدارى زمین زراعتى داشت، ‏سفرکند، پس از مسافرت به شام حضرت زینب (سلام الله علیها) در دمشق درگذشت.
شاید در این نظریه، طرح این مبحث کمی قابل تامل باشد که در هیچ یک از کتب تاریخى از چنین مزرعه‏اى در دمشق اسمى به میان نیامده و از سوی دیگر چون  عبدالله فرد بخشنده‏اى بوده، هرگز مال و ثروت در دست او دوام نمى‏آورده است، بنابراین چگونه ممکن است داراى چنین مزرعه و قریه‏اى در دمشق بوده باشد؟
هر چند که برخی از نویسندگان سید جعفر شهیدى در کتاب «زندگانى فاطمه زهرا (س)» مرقد آن بزرگ بانوى اسلام را به صورت مردد بین مدینه، شام و مصر مطرح کرده است.
حاصل سخن اینکه، احتمال مصر دارای اشکالات فراوانی است، احتمال مدینه بدون دلیل است و احتمال دمشق به نظر درست‌تر مى‏آید، اگر چه باز نمی‌توان به طور یقین مشخص کرد که قبر حضرت زینب (سلام الله علیها) در کجا واقع است، ولی با توجه به اینکه زیارت‌گاهی که منسوب به خاندان اهل بیت هستند مصداق آیه شریفه «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» هستند، همچنین محل دفن اهل بیت (ع) هر کجا که باشد، یاد و خاطره‏ شان زنده است و در سینه‏ هاى مردم عاشق جاى دارند.
منبع : فارس

مرقد او رامپرس از اهل شام واهل مصر

سینه ایرانیان ارامگاه زینب است



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/5/16 توسط محب

 


فدای رحمت ات … که پرجمعیت ترین کشور دنیاست …

اهل روضه  با دیدن این عکس برای خودشون روضه امیرالمومنین میخونند و گریه میکنند .....مولای مظلومم ...............



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/5/15 توسط محب

کریم انکه سر سفره اش سگی بنشست.........صمد علیزاده

هرگز ندارد آیه ی حُسن تو خاتمه............یوسف رحیمی

حس خوبی است که امشب به زبان امده است...محسن عربخالقی

چند شعر وسرودومسمط وغزل و... ...............حسین ایمانی

صورتی داشت که نقاش ازل محو رخش..............حسن بهاری

ای مقتدای دست تمام کریمها..................مصطفی متولی

خبری نیست اگر معجزه ای بر پاشد..............حسن لطفی

نشسته ام بنویسم گدا گدا آقا.................علی اکبر لطیفیان

بر جانب تمامی دنیا خبر رسید..................پاشازاده

ناگهان اسمان بهاری شد.......................سید حمید رضا برقعی

کریم اهل مدینه کریم آل عشق.....................جعفر ابوالفتحی

غلام حسن (ع)اورا خدا زخاک.......................مجتبی فلاح نیا

خورشید سخاوت خدا به طالعتان مهر پادشاهی .....وحید قاسمی

ما غلام حسنیم تشنه قطره ای از...............جواد حیدری

کوچ? میخانه دیشب گذری کردم ....................مجتبی روشن روان

شعر ولادت ......................................... مسعود یوسف پور

شعر ولادت حضرت امام حسن مجتبی(ع)......علیرضا لک

شعر ولادت امام حسن مجتبی(ع)..........مهدی صفی یاری

شعر ولادت حضرت امام حسن مجتبی(ع).......صابر خراسانی

شعر مدح امام حسن مجتبی(ع)...............هادی جانفدا

شعر ولادت حضرت امام حسن مجتبی(ع).......... مجتبی کرمی

شعر مدح امام حسن مجتبی(ع)................... میلاد یعقوبی



نوشته شده در تاریخ شنبه 91/5/14 توسط محب

http://www.shiaupload.ir/images/00768822422196991159.jpg

وحدت بین شیعه و سنی یعنی چه؟
گاها مخاطبین بزرگوار،وقتی یک مطلبی یا یک شبهه ایی پاسخ داده می شود،می گویند: نه آقا.وحدت را خراب نکنید.رهبر عزیز فرموده اند:وحدت.شما تفرقه ایجاد می کنید!!!
برای اینکه متهم نشویم به ضربه بر وحدت، ناگزیریم به این مطلب اشاره کنیم که این بحث‌ها، نه تنها ضربه بر وحدت میان صفوف مسلمین نیست، بلکه این بحث‌ها موجب هرچه قوی‌تر شدن صفوف وحدت مسلمانان است.

و برداشت بزرگواران از صحبت رهبر عزیزمان در قضیه وحدت،کاملا اشتباه است. منظور از وحدت، این نیست که یک شیعه یا یک سنی به خاطر وحدت، از مبانی اعتقادی خودش دست بردارد. ما مکلف هستیم که مبانی اعتقادی و فکری شیعه را خیلی شفاف و زلال و به دور از هر گونه تعصب و گرایش مذهبی خودمان بیان کنیم.و در اختیار مردم قرار دهیم. و خودشان برای خودشان تصمیم بگیرندبزرگان ما مثل امام خمینی و شهید مطهری و آیت الله وحید خراسانی و آیت الله مکارم شیرازی هم همین را گفته اند و نه چیز دیگری.حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی می فرمایند:وقتی خدمت آیت الله العظمی وحید خراسانی، می‌رسم، همیشه به بنده توصیه می‌کنند:در برنامه‌های خود تلاش کنید خیلی مؤدبانه و محترمانه سخن بگویید. ولی حرف خود را بزنید و دفاع از أمیر المؤمنین (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهراءس و مظلومیت أهل بیت (ع) داشته باشید و ما خط قرمزی در این زمینه نداریم
 دوستان بزرگوار ما،نباید همه چیز را با هم قاطی کنند.وحدت چیز دیگری است.متاسفانه بعضا دوستان خودی هم نشر معارف اهل بیت ع را به خاطر وحدت پشت گوش می اندازند.که این خیانت به اهل بیت ع هست و منظور رهبر عزیزمان آیت الله العظمی امام خامنه ایی در قضیه وحدت،اصلا اینی نیست که دوستان برداشت کرده اند که به قول شما تا پاسخ شبهه ایی داده میشه،میگن:وحدت وحدت
ما در نشر معارف اهل بیت(ع)خیلی مودبانه پیش میریم و هرگونه اهانت به مقدسات اهل سنت را گناه نابخشودنی می دانیم.ما که نباید در این دنیا،برای اونها دادگاه برگزار کنیم!بلکه حقایق را خیلی مودبانه بیان می کنیم و ملت را به عقل و شعور خودشان واگذار می کنیم.
 مثلا یک دوستی اومده در پست قبلی من،نظر گذاشته که:چرا قبر پرستی می کنید؟!! خب اگر من در این محیط عمومی که همه می بینند،بیایم و به او فحش و بد و بیرا بگویم،اون کسی که محکوم نزد عقلا،میشه من هستم و از پشت هم به اهل بیت ع خنجر زده ام و در حق اونها خیانت کرده ام.اما اگر آمدم و از قرآن و سنت و سیرت اهل بیت و صحابه،پاسخش را دادم،این چه ربطی به وحدت دارد؟
تشکر ویژه از دوست بزرگوارم مدیر محترم وبلاگ قرآن و اهل بیتبرای ارسال این مطلب
پیشنهاد میکنم در مطلب مذکور حتما این مطلب را مطالعه کنید :وحدت یعنی چه؟ منظر رهبری، علما و...


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/5/12 توسط محب

می بینمت به خاک ولی نیست باورم

ای سرور بهشت سرازتن جدا حسین

لب تشنه کشته برلب آب روان شدی

آب حیات برتو سلام وثنا حسین

آه ای امام بی کفن کربلا سلام

مجروح  تیر ونیزه و سنگ جفا سلام

آیا مجال هست فدای شما شویم

یا پاسدار خیمه آل عبا شویم

جاری است خون زدیده زداغ غمت مدام

هرقطره میدهد به توبارنگ خون سلام

صمد علیزاده



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/5/11 توسط محب

 

بر روی عکس کلیک فرمایید



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/5/11 توسط محب

بر روی عکس کلیک فرمایید



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/5/11 توسط محب

دوست عزیم صاحب وبلاگ زیبای قرآن و اهل بیت این صوت زیبا رو برای من فرستادند

من هم حیفم اومد شما هم استفاده نکنید بفرمایید نوش امامت:

+کلیک بفرمایید +



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/5/11 توسط محب

این بنده?‌ رو سیاه بر می گردد

از جاده?‌ اشتباه بر می گردد

افتاده ز پا اگر چه در بیراهه

یک روز ولی به راه بر می گردد

 یوسف رحیمی

***

شبى روح الامین شنید از جانب خداوند نداى لبیک مى ‏آید، ولى ندانست این لبیک در جواب کیست. خواست شایسته شنیدن لبیک را بشناسد.

از حقتعالی استعانت نمود و دید بت پرستى در بتخانه روم در حالى که چون ابر بهار مى ‏گرید بتش را صدا مى ‏زند.

از مشاهده این واقعه در جوش و خروش آمد و عرضه داشت: یارب چگونه است که بت پرستى بت خود را ستایش مى‏ کند و او را به زارى مى‏ خواند و تو از روى لطف و رحمت جوابش را مى‏گویى

! خطاب رسید: بنده‏ ام دلش سیاه شده به این خاطر راه را گم کرده، ولى چون کیفیت راز و نیازش را پسندیدم،

لبیکش می گویم تا به این وسیله راه را پیدا کند.

در آن هنگام زبان بت پرست به خواندن خداى یکتا گشوده شد!

انیس اللیل، ص 46؛ به نقل از منطق الطیر عطار



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/5/11 توسط محب

أیها الفردوس المذبوح
نراک جنة الأملاک
والنهر العطشان
یا ماء الحیاة کیف نصلی علیک
وأنت الإمام ؟
نصلی علیک وأنت الإمام
نقبل فیک جروح السهام
فردنا جناح الوفاء لک
فخذه بدیلاً لتلک الخیام
دماء العیون لنا قد جرت
تقول الدماء : سلام سلام

مضمون حدیثی از امام صادق ::چهار هزار ملک هبوط کردند واراده کردند همراه حسین بن علی به قتال بپردازند پس اجازه داده نشدند پس برگشتند ووقتی دوباره هبوط کردند اباعبدالله به شهادت رسیده بودفهم عند قبره شعث غبر یبکونه إلى یوم القیامة



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/5/11 توسط محب

لوگوی دوستان
لینک دوستان

بالای صفحه



تمامی حقوق این وبلاگ برای اواز قطره محفوظ و انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.