اواز قطره عمری م .ح .ب بوده ام
وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...
|
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/5/9 توسط محب
شبیه خنده ی تلخ رقیب ها شده ایم به جای سیب، اسیر دو سیب ها شده ایم صدای هق هق آن گریه های زیبا کو؟ گرفت طعم مناجات طعم تنباکو برای خواندن بعضی دعای معروفه زیادفرق ندارند کافه یا کوفه! میان معرکه امن یجیب هم خوب است حرم پس از دوسه ساعت دوسیب هم خوب است ظهور می کند آری صداکنید حتما! میان کام گرفتن دعاکنید حتما! کنایه بود ولی روضه خوان مواظب باش آهای هیئتی ِنوجوان مواظب باش (علی زمانیان) نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/5/8 توسط محب ما ازاین گریه از این سینه زدنها همگی دنبال یک نتیجه هستیم بچه های حضرت فاطمه ایم ما نوه های حضرت خدیجه هستیم {صمد علیزاده} آجرک الله یاصاحب الزمان آرشیو کامل همه مطالب:عکس فیلم نرم افزار کتاب و... در باره حضرت خدیجه خانوم سلام الله علیها در این ادرس نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/5/8 توسط محب شبهای ماه رمضان است، اغلب شما جوان هستید. وضو بگیرید. نماز بخوانید. کم حرف بزنید. کم قصه بگویید. این چیزهایی که در تلویزیون نشان میدهند برای تفریح است یا برای بچهها. شما که روزه دارید کمتر این و آن را گوش دهید. کمی به کارهایتان برسید. افطار که کردید، بدنتان که آرام گرفت، به دعایی، به ثنایی یک دقیقه خدا را یاد کنید. با خودتان خلوت کنید. به قرآن نگاه کنید. یا اینکه اصلا ساکت بنشینید. این خیلی قیمتی است. آدم افطار حقیقی را با خدا میکند. افطار حقیقی که خوردن نیست. ابعث حیا، آن افطار است. علی(ع) روزه است؛ یعنی هر که علی(ع) را قبول کند در دنیا کم حرف میزند، آلوده نمیشود. ذکر دنیا را کم میکند ادعایش از بین میرود. هر که پیغمبر را نگاه کند نماز خوانده است. ذکر خدا میگوید، دعا میکند، صلوات میفرستد . همینطور میآید جلو تا خدا را ملاقات میکند و میگوید اشهد، خدا را دیدم. اشهد ان لا اله الا الله میگوید و بالا میرود. توصیههایحاج اسماعیل دولابی برای درک لحظات ویژه ماه مبارک رمضان نوشته شده در تاریخ شنبه 91/5/7 توسط محب
یک عمر اگر روزه بگیریم و بگیرند همتا نشود با عطش خشک دهانها آره تمرین کنیم ببینیم اگر کربلا بودیم وعطش و... اره یا لیتنا کنا معک زیاد گفتیم امتحان کنیم ببینیم توان پای حسین ماندن رو وقت عطش داشتیم اگر چه بااین حرفها نمیچشیم حتی ذره ای....... این هم یه روضه عطش برای صبح جمعه دوستان مولا: آنقدر تشنه ماند که آب از سرش گذشت با چکمه یک نفر ز روی پیکرش گذشت وقتی برادرم به زمین خورد ای خدا افتادم و سرم به زمین خورد ای خدا ناله زدم که ای پسر مادرم بیا هفتاد و دومین تلفات حرم بیا پاشو بیا حسین که دارند میرسند از دور چند اسب سوارند میرسند اصلاً چرا غم علی اکبر تو را نکشت؟ تیر آنقدر زدند شدی مثل خارپشت از هولِ جایزه چقدر دستپاچه بود سر را برید و جای سرت خنجرش گذاشت شعر از(حامد خاکی) نوشته شده در تاریخ جمعه 91/5/6 توسط محب *برای میهن عزیزم ایران: 2- از بانک اشعار عبدالرحیم سعیدی راد نوشته شده در تاریخ جمعه 91/5/6 توسط محب دو چشم منتظر کنار سفره افطار پلک میزنند. نثر ادبی از سعیدی راد نوشته شده در تاریخ جمعه 91/5/6 توسط محب نوشته شده در تاریخ جمعه 91/5/6 توسط محب بسم الله الرحمن الرحیم جناب ابوالمعانی بیدل دهلوی در بیتی می گوید: جیب انفعال مدر،زحمت محال مبر ما نمی رسیم به او تا زمین فلک نشود... ........................................ گیرم که گریبان زمین شد فلک ای دل از ساعد بیضای پدر کو به تو حاصل؟ گیرم که مغاکت به ازل مقتل تن بود خون یخ زده در خاک تو پیراهنت از گل! هر خار هوا رفته بدان! ابر طلب نیست هیهات که از خار شود صاعقه نازل چون له له سگ ها شده ای یلهث دائم بیچاره که روزی شده بودی حرم ای دل در بازدمت خنده پنهانی دیو است وقتی که دمت همدم هجریست هلاهل هر بار که عشق آمد و فریاد جنون زد سودای هوس کردی و گفتی که من عاقل! حالا که سی از سر شد و شبگیر کویری خورشید بنوشان به من ای عاقل غافل! این دست قنوت از یم تبعیدی وتر است چون لاله نشسته ست به خونخواهی ساحل از اشعار زیبای جناب رستمی نوشته شده در تاریخ جمعه 91/5/6 توسط محب نوشته شده در تاریخ جمعه 91/5/6 توسط محب
|