پناهیان: «لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم» رمز پیروزی ما در جنگ روانی است/ خوارج به علی(ع) میگفتند باید توبه کنید!
سخنران آخرین شب عزاداری در محضر رهبر انقلاب، سخنان خود با اشاره به نامگذاری امسال به نام «حماسه سیاسی و اقتصادی» شروع کرد و ابتدا به رابط? عزت و حماسه، و تقابل «لذت و منفعت» کوتاه مدت با «عزت و حماسه» پرداخت. پناهیان بحث خود را با آیهای از قرآن که به نبرد "نظامی"، "اقتصادی" و "سیاسی" اشاره میکرد پی گرفت. و در بخش اصلی و انتهایی سخنان خود به نقش ویژ? «تحمل سرزنشها و ملامتها» برای پیروزی در نبرد سیاسی و روانی سخت گفت.
دریافت متن در قالب PDF
دریافت اینفوگرافیک ها در قالب PDF
در ادامه فرازهایی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در حسین? امام خمینی(ره) را میخوانید:
- عزّت نتیج? حماسه است. اما عزّت، دشمنان خاموش، نامرئی و ساکتی دارد. «لذت» و «منفعت» کوتاه مدت دو دشمن عمد? «عزّت» هستند. اگر کسی بخواهد عزّتش را حفظ کند، باید از بسیاری لذّتها چشمپوشی کند. منفعت هم چیزِ بدی نیست اما وقتی منفعتطلبی غلبه پیدا کرد، جامعه را ذلیل خواهد کرد. هر امّتی که بخواهد حماسهساز باشد، باید تکلیف خودش را با این تقابل مشخص کند./ ملّتی که عزّت را ترجیح دهد، به منافع و لذایذ پایدار میرسد. بعضیها رسماً به جامعه شعارهای منفعتطلبانه و غیرعزّتمندانه پیشنهاد میکنند. خیلی قباحت میخواهد در جامعهای که 30 سال با حماسه زندگی کرده، و سرمای? اصلیاش عزّتی است که اسلام به او داده، به این جامعه منفعتطلبی توصیه بشود.
- این آی? قرآن تا حد زیادی ابعاد حماسه را برای ما روشن میکند. میفرماید: «شما قطعا در "اموالتان" و "جانهایتان" دچار گرفتاریها و آزمایشهایی میشوید» بعد میفرماید «لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذىً کَثیراً» مشکل بعدی که خداوند متعال مطرح میفرماید غیر از درگیریهای اقتصادی و درگیریهای نظامی که جان ما را به مخاطره میاندازد، مشکل جالبی است؛ میفرماید: مؤمنین! شما در آیند? نزدیک به شدّت اذیّت میشوید، خیلی اذیّت میشوید؛ «اَذاً کَثِیراً». از چی اذیّت میشوید؟ از بس حرف نامربوط به شما میزنند. جالب است! کسی بخواهد حماسه بیافریند، باید مقابل حرف شنیدن، مقاومت داشته باشد. یکی از آزمایشهای مؤمنین این است که حرف بشنوند و محکم بایستند.
- اما در آن جنگ روانی، چه شعاری شعارِ کلیدی است که میتواند ما را از این مرحله عبور بدهد؟ «لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم»! این رمز عملیات و رمز پیروزی ماست در جنگ روانیای که دشمن علیه ما راه میاندازد یا حرفهایی که از دشمنانِ دانا و دوستان نادان میشنویم. رمز عملیات ما، یعنی راهی که ما باید عمل بکنیم چیست؟ «لا یَخافونَ لَومَةَ لائِم»
- ویژگی مؤمنین مقدمهساز بر اساس آی? 54 سور? مائده که در روایات فرمودهاند مربوط به ایرانیها است، این است که از سرزنش ملامتگران نمیترسند؛ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ. رسول خدا(ص) فرمودند: اگر کسی میخواهد بیتردید وارد بهشت بشود، از سرزنش کسی نترسد. چقدر این مطلب اهمیّت دارد؟ شما میدانید زبیر، در آن لحظ? آخر امیرالمؤمنین علی(ع) متقاعدش کرد که تو نباید با من بجنگی. زبیر گفت: «آخر حرف مردم را چهکار کنم؟» با همین یک کلمه رفت جهنّم.
- ولی نکت? حساسی-که نکت? پایانیِ بحث است- در اینجاست که اگر شماتت از جانب دشمنان باشد، قابل تحمل است. اما بعضی وقتها شماتت از جانب دوستان نادان است، این را باید چهکار کرد؟ سرزنشها، حرفهای بیربطی که این گوشه و آن گوشه تولید میشود را باید چهکار کرد؟ انواع و اقسام شماتتها و سرزنشها وجود دارد. یک نمونه از اینها را عرض کنم. مثلاً خوارج یکی از حرفهایی که به علیبن ابیطالب(ع) میزدند، و بر همین حرف ایستادند تا بدترین جنگ تاریخ اسلام را شکل دادند، این بود که گفتند: یا علی! شما اشتباه کردی مذاکره با معاویه را پذیرفتی، و در جنگ کوتاه آمدی! حالا باید توبه کنی! ما توبه کردیم شما هم زودباش توبه کن!
- امیرالمؤمنین(ع) منطقشان در پاسخ به خوارج این بود که من در موقع خودش به وظیفهام عمل کردهام، چرا باید توبه کنم؟ اگر چیزی را قبول کردهام، یا تحمیل شده، یا موقع یک عملی نبوده است، یا اینکه به تقدیری آن را برای جامعه بهتر دیدم، باید اعتماد کنید. اما خوارج میگفتند: نه! شما باید توبه کنی!
- دوستان من! این سخن، سخن خوارجگونه است. امروز متأسفانه آدم از بعضیها که ادّعای روشنفکریشان میشود و ادّعایشان میشود که خیلی با خوارج فاصله دارند، این جنس حرفها را میشنود. فکر میکنند خوارج اقشار متحجّری بودند. نهخیر! خوارج متحجّر نبودند. «زودباش توبه کن! تو فلان موقع از کی طرفداری کردی؟ حالا توبه کن!» آدم یادِ خوارج میافتد، خب چهکار کند؟ آدم که نمیتواند جلوی تداعی خودش را بگیرد. ما اگر به وظیف?مان عمل کرده باشیم، هرکس بیاید حرف بیاساس بزند، بگوید توبه کن، باید مقابلش ایستاد. باید مقابل سرزنش و تحقیرش ایستاد.
- ما در موقعیتی هستیم که در چند جبهه باید مبارزه، مقاومت و روشنگری کنیم. شبیه شرایطی که امیرالمؤمنین علی(ع) داشت. حضرت از یک طرف با طلحه و زبیر درگیر بود، وقتی میرفت سمت طلحه و زبیر که با آنها بجنگد، به نفع معاویه تمام میشد. وقتی میرفت به سمت معاویه، به نفع یک گروه دیگر تمام میشد. تا میرفت به سمت خوارج، دوباره معاویه خوشحال میشد. اینها گروههای متنوعی بودند، امیرالمؤمنین علی(ع) همزمان در چند جبهه میجنگیدند. شما ببینید، تیپ طلحه و زبیر کجا، تیپ معاویه کجا؟! اصلاً طلحه و زبیر جریان درست کرده بودند علیه امثال معاویه. بعد دوباره ببینید تیپ خوارج کجا، تیپ معاویه کجا؟! تیپ خوارج کجا تیپ انواع طلحه و زبیر کجا؟ اینها اصلاً با هم خوب نبودند. ولی امیرالمؤمنین(ع) مجبور بود در چند جبهه بجنگد. امیرالمؤمنین(ع) وسط ایستاده بود و به طور همزمان با چند نوع انحراف مبارزه میکرد که آنها خودشان هم با همدیگر دشمن بودند. یعنی اگر امیرالمؤمنین(ع) کنار میرفت، اینها خودشان همدیگر را تِکه تِکه میکردند، اینجور نبود که خوارج نخواهند معاویه را بکشند. ولی انرژیِ امیرالمؤمنین(ع) در جنگ با خوارج، گرفته شد و به معاویه نرسید.
- ظاهراً جامع? ما هم خیلی دارد پیشرفت میکند، و ما داریم با آزمایشهای پیچیدهای مواجه میشویم. در این آزمایشها و در این چند جبه? درگیری وقتی چند نوع انحراف در جامعه سر بلند کرد، به سمت هر انحرافی بروی بخواهی باهاش مبارزه کنی، میبینی به نفع آن یکی انحراف تمام شده است. بعد مذمّتها میآید، بعد شماتتها میآید، حرفهای بیدقت میآید.الان جامع? ما به اینجا رسیده است. چهکار باید کرد؟ ما میخواهیم در زمانِ خودمان در چند جبهه جنگیدن را پیروزمندانه ببریم جلو. هر مذمّتی از هر گوشهای بلند بشود که ما نباید به آن توجّه کنیم. ما الحمدلله با انواع و اقسام جریانهای انحرافی که بتوانند خودشان را سازماندهی کنند، بیایند مقابل، مقابله خواهیم کرد و با هم? آنها هم به قدر کافی منطق داریم که درگیر بشویم. درگیری با یکی از اینها نباید موجب تقویت یکی دیگر باشد و تضعیف هم? آنها را در آنِ واحد باید در دستورِ کارمان داشته باشیم تا غربت و مظلومیت علیبن ابیطالب(ع) تکرار نشود.
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92/2/18 توسط محب
خُب ، میگن درست میشه-منم میگم- چرا نشه!
قدیمام درست میشد، پس واسه چى حالا نشه؟!
تو عزاى ما بیاین، عروسى مون پیش کشتون
منم از خدا میخوام عروسى تون عزا نشه...
اگه آبادى رو دوست دارین ، حواستون باشه
کسى از جایى اومد، رفیق کدخدا نشه !
تا به جایى مى رسن خدا رو از یاد مى برن
هر کى معتبر میشه بشه ، ولى گدا نشه!
یه خونه ت دو تا بشه خوبه ! ولى به شرطى که
جلوى هر کس و ناکس کمرت دو تا نشه
اگه خواست اینجورى شه،بذار خونه ت طورى باشه
که اگه یه مهمونم داشتى تو خونه جا نشه!
دعواى تو خونه رو تو خونه فیصله ش بدین
خوبه اسرار آدم تو کوچه بر ملا نشه
نذا غم سرت خراب شه ! بمونى رو دستمون
مثل مستأجر بد که از تو خونه پا نشه
گلیم بخت آدم خیلى باید سفید باشه
بره تو بشکه ى قیر اما جایى ش سیا نشه
زخمو هر جور و به هر جا که دلت میخواد بزن
زخمه رو امّا یه جور بزن یه وقت غنا نشه!
پشت عینک خطا خدارو بهتر میشه دید
داورى کشکه اگه توى زمین خطا نشه
نمیدونم این خوبه براى آدم یا بده؟!
که زنش تا آخر عمرم ازش جدا نشه!
خیلى ها زن میگیرن اما یه روز طلاق میدن
مگه آدم میشه که دچار اشتبا نشه؟!
به جاى پسر بگو اژدها، اصلاً بگو مار
واسه دست پدرش وقتى پسر عصا نشه
بعضى از شاعرا تو قطار به دنیا اومدن
کاش که بعد از این دیگه شاعرى زا به را نشه!
خب منم شاعرم، اما از همون اول کار
نمى خواستم به کسى بگم،یه وقت ریا نشه!
شعر ما پا توى کفش هیچ کسى نمى کنه
تا زمانى که کسى موى دماغ ما نشه
اگه چیزى هم نوشتیم ، نگرونیم همیشه
ما که هیچ... یه وقت کسى مزاحم شما نشه!
ناصر فیض
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/2/3 توسط محب
چگونه انسان دیوث می شود ونتیجه این موضوع چیست؟
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: «إِذَا أُغِیرَ الرَّجُلُ فِی أَهْلِهِ، أَوْ بَعْضِ مَنَاکِحِهِ مِنْ مَمْلُوکِهِ ، فَلَمْ یَغَرْ، وَ لَمْ یُغَیِّرْ، بَعَثَ اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- إِلَیْهِ طَائِراً یُقَالُ لَهُ: الْقَفَنْدَرُ حَتّى یَسْقُطَ عَلى عَارِضَةِ بَابِهِ، ثُمَّ یُمْهِلَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً، ثُمَّ یَهْتِفَبِهِ: إِنَّ اللَّهَ غَیُورٌ یُحِبُّ کُلَّ غَیُورٍ، فَإِنْ هُوَ غَارَ وَ غَیَّرَ، وَ أَنْکَر ذلِکَ فَأَنْکَرَهُ، وَ إِلَّا طَارَ حَتّى یَسْقُطَ عَلى رَأْسِهِ، فَیَخْفِقَبِجَنَاحَیْهِ عَلى عَیْنَیْهِ ، ثُمَّ یَطِیرَ عَنْهُ، فَیَنْزِعُ اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- مِنْهُ بَعْدَ ذلِکَرُوحَ الْإِیمَانِ، وَ تُسَمِّیهِ الْمَلَائِکَةُ الدَّیُّوثَ».
کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط - دارالحدیث)، 15جلد، دار الحدیث - قم، چاپ: اول، ق1429.
امام صادق علیه السلام: وقتی مردی در مورد اهلش یا بعض از که در ملکیتش هستند به غیرت آورده شود ( با غیرتش بازی شود) و او غیرتی نشود ، خداوند طائری ...به نام القفندر را به سوی او می فرستد و این طائر می آید و روی در خانه ی او می نشیند ، سپس به او 40 روز مهلت می دهد ، آن گاه فریاد می زند به سوی او و می گوید: همانا خداوند غیور است و تمام غیرتمندان را دوست دارد ، سپس اگر او غیرت ورزید و آن عملش را زشت پنداشت پس او از آن مسئله چشم پوشی میکند در غیر این صورت، پرواز می کند و بر روی سر آن مرد می نشیند و با بالهایش بر دو چشم او می زند و سپس پرواز می کند ،در نتیج خداوند روح ایمان را بعد از این مسئله از او می گیرد و ملائکه او را دیوث می نامند ...
حضرت رسول: أَیُّمَا رَجُلٍ تَتَزَیَّنُ امْرَأَتُهُ وَ تَخْرُجُ مِنْ بَابِ دَارِهَا فَهُوَ دَیُّوثٌ
هر مردی که زنش آرایش کند و از خانه با این زینت خارج شود او دیوث است
وَ لَا یَأْثَمُ مَنْ یُسَمِّیهِ دَیُّوثاً وَ الْمَرْأَةُ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَابِ دَارِهَا مُتَزَیِّنَةً مُتَعَطِّرَةً وَ الزَّوْجُ بِذَاکَ رَاضٍ بُنِیَ لِزَوْجِهَا بِکُلِّ قَدَمٍ بَیْتٌ فِی النَّارِ
کسی که دیوث نامیده می شود در امان نیست و زن هنگامی که از در خانه اش خارج می شود و او آرایش کرده و عطر زده و این در حالی است که شوهر به این مسئله راضی است برای هر قدمی که زن بر می دارد برای شوهر خانه ای در آتش بنا می شود....
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92/1/21 توسط محب
خانووووم....شــماره بدم؟؟؟؟
گلهِ برسونمت؟؟؟؟
خانوم چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد
... تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و
به محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند...
دردش گفتنی نبود....!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح
نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را
به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...
امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد...
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته...!
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/1/19 توسط محب
خداوند به فرشته ها شعور داد بدون شهوت ؛
به حیوان ها شهوت داد بدون شعور ؛
و به انسان هر دو را ......
انسانی که شعورش بر شهوتش غلبه کند از فرشته ها
بالاتر است .
و انسانی که شهوتش بر شعورش غلبه کند از حیوان پست تر است..........
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/1/19 توسط محب
در مورد تسبیحات حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها :
تسبیح، عبادتی برگزیده است که هرکس در سیر معنوی خویش، به قدر طاقت و معرفتش از آن بهره میگیرد و این در حالی است که از ائمه(علیهم السلام) قبل از خلقت عالم مادی، به تسبیح ذات اقدس حق مشغول بودهاند.
بهترین تعقیبات نماز، تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) است و شایسته است که بعد از نمازهای واجب و زمانهای دیگری چون وقت خواب و ابتدای زیارت بزرگان و پیشوایان دین بر آن مداومت شود.
هدیهای آسمانی از جانب پدر
هنگامی که فاطمه(سلام الله علیها) از سختی کارهای خانه در زحمت بود،امیرمؤمنان به ایشان فرمود: نزد پدر برود و خدمتکاری درخواست کند تا در امور منزل یار و همکارش باشد.
وقتی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از خواستهآنان آگاهی یافت، فرمود: «ای فاطمه، میخواهی چیزی به تو عطا کنم که از خدمتکاری و همه دنیا با آنچه در آن است، ارزشمند تر است؟ حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: مشتاقم بدانم چیست؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: بعداز نماز سی و چهار مرتبه «الله اکبر» و سی و سه مرتبه «الحمد لله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله» بگو و آن را با «لا اله الا الله» ختم کن. این کار برایت از چیزی که میخواهی و از دنیا و هرچه در آن است،بهتر است.»
در آن لحظه که این هدیه آسمانی به فاطمه(سلام الله علیها) عطا شد، فرمود:« از خدا و رسول راضی شدم.»
امام باقر(علیه السلام) درباره تسبیح حضرت زهرا میفرماید: «خداوند متعال با هیچ ستایشی بالاتر از تسبیحات فاطمه زهرا(سلام الله علیها) عبادت نشده است و اگر چیزی افضل از آن وجود داشت، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آن را به فاطمه(سلام الله علیها) اعطاء میکرد».
تسبیح حضرت زهرا که به مناسبت مداومت آن حضرت در انجام آن، به ایشان منسوب گردیده است، درواقع تسبیح حضرت حقتعالی است!!
معنای تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها)
الله اکبر
انسان با گفتن «الله اکبر» به نهایت عجز خود اعتراف میکند و به ناتوانیاش به درگاه الهی بارها اقرار میکند.
جمیع بن عمیر میگوید: در محضر امامصادق(علیه السلام) بودم. حضرت از من پرسید: «جمله «الله اکبر» یعنی چه؟گفتم:یعنی خدا از همه چیز بزرگتر است. حضرت فرمود: مطابق این معنا خدا را چیزی تصور کرده ای و او را بزرگ تر از آن چیزها تصور نمودهای. عرض کردم: پس معنی «الله اکبر» چیست؟حضرت پاسخ داد:معنایش این است؛ «الله اکبر من ان یوصف؛ خداوند بزرگتر از آن است که توصیف گردد.»
الحمدلله
پس از آنکه انسان به عجز و ناتوانی خویش در شناخت خالق اعتراف کرد، با گفتن «الحمد لله» که از افضل اذکار تسبیح است،وارد مرحله بعدی میشود.
حضرت امامخمینی در باب حمد میفرماید: «حمد خدا مساوی شکر است؛ چنانچه در روایات کثیره وارد است، کسی که «الحمد لله» بگوید شکر خدا را ادا کرده است، چنانچه امامصادق(علیه السلام) فرمود:شکر هر نعمتی اگرچه بزرگ باشد،این است که حمد خدای عزوجل کنی».
سبحان الله
شخصی از حضرت علی(علیه السلام) پرسید: »معنی «سبحان الله» چیست؟ حضرت فرمود: «سبحان الله» تعظیم مقام بلند و با عظمت خدا و منزه دانستن او از آنچه مشرکان میپندارند، است و زمانیکه بنده این کلمه را میگوید، همه فرشتگان بر او درود میفرستند».
ثواب تسبیح حضرت زهرا با تربت امامحسین(علیه السلام)
درباره ثواب تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) با تربت امامحسین(علیه السلام) از حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف علیه السلام) روایت شده است: «هرکه تسبیح تربت امامحسین(علیه السلام) را در دست داشته باشد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر برای او نوشته میشود».
بعداز آنکه رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) تسبیحات را به کوثرش عطا کرد، حضرت فاطمه ابتدا رشتهای از پشم تابیده و با آن به تسبیح پرداخت، تا این که حضرت حمزة بن عبدالمطلب شهید شد. پس حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از تربت قبر آن بزرگوار خاک برداشت و تسبیح ساخت و با آن تسبیح میکرد و مردم نیز چنان کردند و چون سیدالشهدا شهید شد، سنت شد که از تربت آن اماممظلوم،تسبیح سازند و با آن ذکر گویند.
فضیلت و آداب تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها)
درباره فضیلت و آداب گفتن تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) روایات زیادی از ائمه معصومین(علیهم السلام) وارد شده است که به برخی اشاره میشود:
*جلوگیری از تیره بختی
ابوهارون مکفوف میگوید: «امامصادق به من فرمود: ای ابوهارون، ما کودکان خود را همانگونه که به نماز فرمان میدهیم،به تسبیح حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز امر میکنیم. پس بر این ذکر مداومت کن؛ زیرا هر بندهای بر آن مداومت کند، تیره بخت نمیشود.
*خوشنودی خداوند، دوری کردن شیطان
امام باقر(علیه السلام) فرمود:هرکس تسبیح حضرت زهرا را بگوید،سپس طلب آمرزش کند، آمرزیده خواهد شد. این تسبیح به زبان یکصد مرتبه است، ولی در میزان عمل یک هزار تسبیح به حساب میآید و شیطان را دور و خداوند رحمان را خوشنود میسازد.»
*آمرزش گناهان
امام صادق(علیه السلام) نیز به فضیلت تسبیح بعداز نمازهای واجب چنین اشاره کرد: « مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ ع قَبْلَ أَنْ یَثْنِیَ رِجْلَیْهِ مِنْ صَلَاتِهِ الْفَرِیضَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ، هرکس بعداز نماز واجب تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بجا آورد قبل از اینکه پای راست را از بالای پای چپ بردارد، جمیع گناهانش آمرزیده میشود»(کافی ج 3 ص 343)
و در حدیثی دیگر فرمود: « مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ ع فَقَدْ ذَکَرَ اللَّهَ الذِّکْرَ الْکَثِیر ، کسی که تسبیح فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را بگوید خدا را به ذکر کثیر یاد کرده است.»)معانی الاخبار ص 193)
شرایط تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها)
یکی از شرایطی که در این تسبیح باید رعایت شود، این است که بعداز نماز بلافاصله خوانده شود؛یعنی وقتی نماز به پایان رسید، نمازگزار قبل از اینکه تغییر وضع دهد و به عبارتی از حالت تشهد و سلام در نماز خارج شود، تسبیح را شروع کند و از آنچه در سرّ عدد مستور است میتوان فهمید که بلافاصله بودن تسبیح بعداز نماز دارای حسابی است که در غیر اینصورت نیست.
با فضایلی که برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقل شد، و نیز تاکیدات بسیاری که در مداومت بر آن از ناحیه ائمه معصومین(علیهم السلام) آمده است، شایسته است که این عمل، عاشقانه و با نشاط بهجا آورده شود.
اگرچه ممکن است نفس تسبیح بعداز نماز نشانه ای از نشاط در عبادت باشد، اما متاسفانه بسیار دیده میشود که به هنگام تسبیح، اذکار را چنان سریع و بیتوجه میگویند که شاید بیانگر این واقعیت باشد که تسبیح را بر اثر عادت یا تاثیر محیط میگویند، نه از روی نشاط.
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/1/19 توسط محب
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند ؛
باید غبار صحن تورا توتیا کنند...
پی نوشت:
خاک بوسی بهجت عارفان بر ورودی ضریح سلطان علی بن موسی الرضا (ع)
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/1/19 توسط محب
حضرت زهرا (سلام الله علیها) حتی درباره جنازه و تشییع زنان هم حساس بودند
در کشف الغمه از اسماء بنت عمیس روایت کرده است
که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در بیماری به من گفت :
قبیح می دانم از آنچه با مردگان زنان می کنند ،
ایشان را روی تخته می گذارند و جامه بر روی ایشان می کشند
و حجم بدنشان بر مردان ظاهر می شود .
اسماء گفت : ای دختر رسول خدا من به تو بنمایم چیزی را که در حبشه دیده ام،
پس جریده های تر را از درخت خرما طلبید نعشی ساخت و جامه بر روی آن افکند .
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چون آن را دید فرمود :
بسیار نیکو است این ، چون میّت را در میان این می گذارند مرد و زن از یکدیگر ممتاز نمی شوند .
لذا فاطمه (سلام الله علیها) خنده ای کرد و چنین فرمود :
باید به علی بگویم چنین تابوتی بسازد اسماء آگاه باش
چون من بمیرم مرا غسل بده و کسی را به نزد من میاور .
کشکول النور . ج2 . به نقل از کشف الغمه.
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/1/19 توسط محب
امام صادق علیه السلام فرمودند :
ای مفضل ایا میدانی زورا کجا واقع شده است؟
عرض کردم خدا و حجتش داناترند.
فرمود :بدان ای مفضل در حوالی ری کوه سیاهی ست که در دامن ان شهری بنا شده است که طهران نامیده شود و ان است زورا که قصرهایش مثل قصرهای بهشت و زنهایش مثل حور العین است بدان ای مفضل ان زنها متلبس به لباس کفار میشوند ودر هیئت ظالمان میباشند و به محل سکونت شوهر ها کفایت نمیکنند و از ایشان درخواست طلاق میکنند و مردها به مردها و زنها به زنها اکتفا میکنند و مردها شبیه به زنها و زنها شبیه به مردها میشوند پس اگر تو بخواهی دینت را حفظ کنی پس دراین شهر سکونت مکن و مسکن برای خود قرار مده چون محل فتنه است پس از انجا به قله کوهها و از سوراخی به سوراخی مثل روباه و بچه اش فرار کن.
( الزام النصاب ص 183،منتخب الاثر ص 430، بحار الانوار ج 52 ص 258،روزگار رهایی ج 2 ص 762موعود نامه:238 )
نوشته شده در تاریخ شنبه 92/1/17 توسط محب