سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اواز قطره
 
عمری م .ح .ب بوده ام وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
ey_kash_by_labbaikyahossein-d3dtuhk.jpg

 

روایات موجود درمنابع اهل سنت راجع به شهادت حضرت محسن(ع) به دست خلیفه دوم
اولین حدیث:ان عمررفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن.میزان الاعتدال ج1 ص 139
عمر با لگد با شکم فاطمه زدو به وسیله ی این لگد محسن سقط شد.

دومین حدیث:ان عمرضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت الجنین من بطنها.الوافی بالوفیات ج 6 ص 17
در روزبیعت عمربه شکم فاطمه زدو جنین از شکم فاطمه سقط شد 

سومین حدیث : ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت الجنین من بطنها

و کان یصیح عمر احرقوا دارها بمن فیها و ما کان بالدار غیر علی و فاطمه و الحسن والحسین . الملل و النحل ج 1 ص 57 و لسان المیزان:1/268. و ....

ترجمه ی قسمت مشخص شده : در روز بیعت عمر به شکم فاطمه زد و در اثر این ضربه ، جنین از شکم فاطمه سقط شد .

و عمر دائما فریاد می زد : خانه را با هر کسی در آن است اتش بزنید و بسوزانید و در خانه

جز علی ، فاطمه ، حسن و حسین ،کسی دیگر نبود       

:همه میگن بالاتر از سیاهی رنگی نیست ولی بالاتر از سیاهی ما ارغوانی است

دلهـــــــــای پاک اهل ولا موطن علیست 

 ایمان علیست شیعه ز دل مومــن علیست 

بعد از نبی که کشته به زهــــــــر جفا شده 

اول شهید راه علی محــــــــــــسن علیست

................

 شده حک غربت مولا به تاریخ 

مرکب خون زهـــــرا و قلم میخ

صمد علیزاده

خانه های قدیم را دیدی همچنان که درش بزرگتر است
گر که میخی به داخل در خورد این سر از آن سرش بزرگتر است
 
حال بنشین خودت حساب بکن لگد و تازیانه و اینکه
پشت در مادری است که قطعا درب از پیکرش بزرگتر است
 
صحنه ها در ادامه ی این شعر  بسته دستان باز مولا را
توی این خانه غصه هست ولی غصه ی حیدرش بزرگتر است
 
حیدری که به خانه اش دیده هیجده ساله قد کمانش را
بارها گفته با خودش نکند از خودش همسرش بزرگتر است
 
ظرفیت های کودکانش را می شناسد علی به وقت نیاز
یکی از دردهای او اینکه حسن از خواهرش بزرگتر است...

مهدی رحیمی



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/10/27 توسط محب
imam_zaman_by_miladps3-d3co345.jpg

 

بعد مدتها یک عکس زیبا تو نت شکار کردم که گذاشتم

وبعد مدتها هم به وب عزیز بزرگوارعلی زمانیان سر زدم

این مطلبش رو بی کم وزیاد خدمتتون تقدیم میکنم:

:سلام وسط گریه برای قتیل العبرات یادم از منتقمش اومد 

گفتم این غزل مثنوی روبذارم باهم بارونی بشیم

فکرکردم که قلم یار نشد دیدم شد

لحظه فهم تواغاز نفهمیدم شد

ساقی شعرشدی جام شراب اوردی

مثل هربار مراهم به حساب اوردی

درخیابان جنون می روم عابر باشم

یازده صفحه ورق خورد که شاعرباشم

بنویسم به تو ازخون جگربیت به بیت

وتوراگریه کنم وقت سحر بیت به بیت

لطف کن پرده از این پلک نگاهم بردار

این همه فاصله را از سر راهم بردار

راه رفتن به تورا من که ندانم،به خودت

از خودم دورکن اما برسانم به خودت

بام کعبه است مهیای تو ودلبریت

ای به قربان اذان های علی اکبریت

کاش این ندبه مانیز به جایی برسد

بازهم از طرفت کرببلایی برسد

کربلایی بروم من به جوانی باتو

دور شش گوشه ولی جامعه خوانی، باتو

راستش دیگر از این فاصله ها دلسردم

از نوشتن به امیدصله ها دلسردم

مدتی هست که ظرف گله ام سر رفته

خودم از دست خودم حوصله ام سر رفته

نه امیداست به من تاکه امیدت باشم

نه مفیدم که مگر«شیخ مفیدت» باشم

دلم ان دل که خودت دست دلم دادی نیست

نفسم ان نفس پنجره فولادی نیست

نیتم پاک نشدفال دلم خوب شود

بازبا روضه مگر حال دلم خوب شود

روضه گفتم چه بلایی به سرم درامد!

اشکها ریخت صدای جگرم درامد

تیرازپنجره عاطفه اخر ردشد

حرمله گفت که دیدید سه تاپر ردشد!

از روی اسب زمین خورد...بماند اما

بعدها از وسط قافله باسر رد شد

همه اینها به خداباعثش آن اتش بود

که اجازه به خودش داد وَاز در ردشد!

نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم آذر 1391ساعت 2:23 توسط علی زمانیان

التماس دعا عزیزان

 



نوشته شده در تاریخ شنبه 91/10/9 توسط محب

گویند مرا چو زاد مادر

باتربت تو گرفت کامم

وآنگاه مرا  زشیره جان

در شیر نمود و داد جامم

او خادمه و کنیز  زهراست

 یعنی که کنیز زاده ام من

بی بی همه هستی ام همین است

در دست شما نهاده ام من

بابی انت وامی یا زهرا

صمد علیزاده
روی عکس کلیک کرده وسپس زوم نمایید وبعد ذخیره کنید




نوشته شده در تاریخ جمعه 91/6/24 توسط محب

 

فاطمیه قصه گوی رنجهااست * * * بهترین تفسیر سوز مرتضی است

فاطمیه جنگ اشعار علی است * * * شرح حال چشم خونبار علی است

فاطمیه شعر داغ لاله است * * * قصه زهرا ی هجده ساله است

فاطمیه آتش افروز دل است * * * احتجاجش یک کتاب کامل است

فاطمیه سینه چاک دردها است* * * شاهد نامردی نامرد ها است

فاطمیه مهر زد تاریخ را * * * در دل آتش گدازد میخ را

فاطمیه سوخت درب خانه ای * * * شمع را کشتند با پروانه ای

فاطمیه سوز دل را ساز کرد * * * دفتر داغ علی را باز کرد

فاطمیه شرح دیوار و در است * * * در مقام صبر زینب پرور است

فاطمیه ناله زهرا می زند * * * داد مظلومی مولا می زند

فاطمیه آتشی افروختند * * * خیمه های کربلاء را سوختند

فاطمیه فاطمه اعجاز کرد * * * انقلاب کربلا را ساز کرد

فاطمیه ماه گل افشردن است * * * فتح باب تازیانه خوردن است

فاطمیه قفل غم را شد کلید * * * چونکه دارد هم شهیده هم شهید

فاطمیه صورتش نیلی شود * * * تا رقیه شاهد سیلی شود



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/2/5 توسط محب

لوگوی دوستان
لینک دوستان

بالای صفحه



تمامی حقوق این وبلاگ برای اواز قطره محفوظ و انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.