سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اواز قطره
 
عمری م .ح .ب بوده ام وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

 غروب بود که چشمش به نیزه ها افتاد
گذار حضرت زهرا، به کربلا افتاد
به محض آمدنش، روی خاک غوغا شد
از آسمان به زمین بیرق عزا افتاد
نگاه کرد و دوید و نگاه کرد و نشست
هزار مرتبه برخاست و ز پا افتاد
تمام حادثه ها را، به چشم خود می دید
(چه ماتم است که در جان نینوا افتاد!)
چه سروهای جوانی که قد علم کردند
چه سروها که در این دشت از جفا افتاد
کنار رود فراتی که از عطش می سوخت
دو دست ساقیِ عطشانِ با وفا افتاد
به جان عالم و آدم، غمی بزرگ و غریب
پس از شنیدن ادرک اخا...اخا ! ، افتاد
(سلام! ماه دلاور! شهید ِ ام بنین !
صدای توست که در ارض و در سما افتاد)
چه ظهر آینه سوزی! چه ظهر مشکوکی...
که از تحمّل آن، چرخ در خطا افتاد
زمین به سرخی مطلق رسید سرتاسر
جهان سراسر از آن ظهر در بلا افتاد
(سلام! اکبر زیبای من ! سرت خوش باد
به زلف های سیاهت گره چرا افتاد؟)
چقدر زنده ی شاهد! چقدر ماه ِ شهید!
چه برکت است که در مجلس شما افتاد؟
زمانِ بارشِ سرهای سرخ بر صحرا
به پای این همه سر، خیل دست و پا افتاد
(سلام! حضرت حرّ ! شادی ات مبارک باد!)
(حبیب! ابن مظاهر ! سرت کجا افتاد ؟)
گریست حضرت زهرا و چشم گریانش
به رقصِ گیسوی در بادها رها افتاد...
(منم که دیده به دیدار دوست کردم باز...)
نگاه کرد و نگاهش به آشنا افتاد
(هزار شکر که دیدم به کام خویشت باز
هزار شکر که سعی ات به این صفا افتاد
 فدای "انکسر ظَهری" ات شوم مادر
شکست قامتِ کوه ات، جدا جدا افتاد ...)
"روندگان طریقت ره بلا سپرند "
که عشق در دل مردان مبتلا افتاد
+
رسیده ام به حوالیِ روضه ی مکشوف
نگاه حضرت زهرا به اسب ها افتاد
سکوت می کنم و پاره پاره می گریم
(سرت کجا گل سرخم؟ تن ات کجا افتاد؟)
نوشته اند می آیی به روضه ی پسرت
بیا که قرعه ی روضه به نام ما افتاد
هوای مادر خورشید دارد این مجلس
بمان ! که بر سرمان سایه ی هما افتاد
 
+
دوباره روضه گرفتیم و بزم غم داریم
تو را برای رسیدن به ماه، کم داریم
سلام حضرت بانو! برای مجلس مان
بساط معرفت و شعر محتشم داریم
قرارمان همه این است: (درک عاشورا!)
بساط سینه زنی زیر این علم داریم
برای بردن نام " حسین " در روضه
وضو گرفته و یارانِ هم قسم داریم
همیشه حسرت بوسیدنِ ضریح ماه
همیشه حسرت شش گوشه و حرم داریم
حرارتی ست که در قلب ها نمی میرد
ببین برای حسین ات همیشه غم داریم
+
سلام بر پسرت آن زمان که جان می داد
گلو بریده، به وقت سحر اذان می داد


وحیده افضلی {} 



نوشته شده در تاریخ جمعه 100/10/10 توسط محب

لوگوی دوستان
لینک دوستان

بالای صفحه



تمامی حقوق این وبلاگ برای اواز قطره محفوظ و انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.