پریده هرجا، دویده هرسو
به جستجویت «کبوتراهو»
به شوق لیلا، قطار مجنون
تمام شب با صدای کوکو
رسیده اینجا شبیه موسی
از آن طرفها که دیده سوسو
غبار از آیینهاش گرفته
صفای صحن و صدای جارو
عبور آه و نم نگاه و
لبی به ذکر و سری به زانو
ضریح چشمان مهربانش
چه میکند در رواق ابرو!
به هر نگاهی کشیده باران
به هر نسیمی سپرده گیسو
نشد مسیحا ! شبیه عطرت
نه بوی مریم، نه عطر شب بو
چه خلوتی با خدا تو داری
در این شبستان پر هیاهو
قطارم از راه قم میآید
سلامتان را رسانده بانو
و مادرم حلقهی امیدی
نشانده در برق این النگو
و شاعری گفته تا رسیدی
بپرس راز دریچه از او
بیا، دعای بهاریت را
بخوان برای دل پرستو
نه پای رفتن نه نای پرواز
برس به داد «کبوتراهو»