انا شلتک سر فی صدری من أبوحنک أصیح
وآنا عشتک فی خیالی أعثر بجرحک وأطیح
ماشفت مثلک تشظى وماشفت مثلک ذبیح
یاللی راسک راس یحیى ودمک دموم المسیح ...
اواز قطره عمری م .ح .ب بوده ام
وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...
|
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/5/11 توسط محب
|