ماه رمضان اغاز شدودیگرخدا شخصا ساقی شده
به تو که خوبی وبه من که بدم چون خدا که میدانی تنها برای تو نیست
فریاد میدارد:فصل انگور که گفتم بیایی، حالاست
من میگویم :خدایا غوره ام اما هنوز
خدایا جام بیاور
شراب نشوم، آبغوره که می توانم شد
جان ندهم برایت، قلب که می توانم به نامت کنم..
مگر نه که علی که تو در ارزوی او بوده ای
فرمود:ان لله تعالی شراب لاو لیائه ....
خدا میگوید:
اری فصل انگور است اماتویی که غوره نشده، مویز می شوی...
شراب میخواهی؟
میگویم :تو بگو علی بگوید شراب شو...شراب نشوم ...................
{ کنایه ای بر شعر رحمان عباسی: قرارمان فصل انگور/شراب که شدم تو جام بیاور من جان... }