سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اواز قطره
 
عمری م .ح .ب بوده ام وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

مظلومیت علی بن ابیطالب ، مرد مردان ، سید المظلومین در بیانات ایشان :(نهج البلاغه)

از مظلومیت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام هرچه بگوئیم کم گفته ایم . مظلومیت امیرالمومنین علی(ع) در عصر خود را می توان از خطبه های ایشان در نهج البلاغه تا حدودی که عقل گنجایش آن را داشته باشد درک کرد و فهمید . چه بسیار مردم کوفه دل امام را خون کردند . چنان که در خطبه 27 آمده است :ای مرد نمایان نامرد! ای کودک صفتان بی خرد که عقل های شما به عروسان پرده نشین شباهت دارد . چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمی دیدم و هرگز نمی شناختم . شناسائی شما سوگند به خدا که جز پشیمانی حاصلی نداشت و اندوهی غم بار سر انجام شد . خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پرخون ، و سینه ام از خشم شما مالامال است . جرعه های غم و اندوه را جرعه جرعه به من نوشاندید و با نافرمانی و ذلت پذیری ، رای و تدبیر مرا تباه کردید .و یا در خطبه 26 آمده است : پس از وفات پیامبر(ص) و بی وفائی یاران ، به اطراف خود نگاه کرده یاری جز اهل بیت خود ندیدم(که اگر مرا یاری کنند ، کشته خواهند شد) پس به مرگ آنان رضایت ندادم . چشم پر از خاک و خاشاک را ناچار فرو بستم و با گلوئی که استخوان شکسته در آن گیر کرده بود جام تلخ حوادث را نوشیدم و خشم خویش فرو خوردم و بر نوشیدن جام تلخ تر از گیاه حنظل شکیبائی نمودم .از همه درد آورتر بیانات امام علی (ع) در خطبه 202 می باشد که به هنگام دفن حضرت فاطمه زهرا(س) با پیامبر درد و دل نمودند :... از این پس اندوه من جاودانه و شبهایم ، شب زنده داری است تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند . به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو ، چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند . از فاطمه(س) بپرس و احوال اندوهناک نا را از او خبر گیر ، که هنوز روزگاری سپری نشده و یاد تو فراموش نگشته است ...اما مظلومیت حضرت علی (ع) در زمان ما نیز مشهود است و حتی در بین ما مسلمانان که دم از شیعه علی علیه السلام می زنیم .جرد جرداق مسیحی استاد ادبیات عرب در لبنان در یکی از نوشته های خود اعتراف کرده بود : « جاذبه های کلمات امام علی (ع) شوری در من ایجاد کرد که 200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم » .ابن ابیالحدید نیز که از ادبای اهل سنت است می گوید : از وقتی که این خطبه (خطبه221 )را یافتم تا کنون که پنجاه سال است ، حدود 1000بار آن را خواندم و هر بار در دلم ترس ، لرزش و پند پذیری تازه ای بوجود آمد .براستی ما که خود را از شیعیان امام علی(ع) می دانیم و ادعای محبت و ولایت او را داریم چند بار نهج البلاغه را خوانده ایم ؟چرا با آن بیگانه ایم ؟ اگر اندکی به آن توجه داشتیم آیا باز هم ، این مشکلات و گرفتاری های دنیائی گریبانگیر ما می شد ؟شهید علم الهدی علاقه بسیاری به نهج البلاغه داشتند به طوری که در صفحه اول نهج البلاغه موضوعی خودش نوشته بود : این کتاب متعلق به اینجانب سید حسین علم الهدی می باشد بهیچ وجه رضایت ندارم که این کتاب را از من جدا کنید .در پایان خاطره ای از انس و الفت این شهید بزرگوار با نهج البلاغه :روزی حسین به کلاس نهج البلاغه وارد شد و از خواهری درخواست نمود که تحقیق خود را ارائه دهند لکن ایشان امادگی نداشت . نفر دوم و سوم نیز اعلام نمودند که متاسفانه فرصت مطالعه نداشته اند . حسین با ناراحتی شدید، از کلاس بیرون رفت و در حیات تربیت معلم قدم می زد . برادر علی جمالپور که استاد فلسفه بود ، حسین را دید که بسیار نگران و ناراحت است و چیزی نگفت . خواهران کلاس سراسیمه از آقای جمالپور خواستند که واسطه شود تا از حسین معذرت خواهی نمایند . وقتی جمالپور از حسین معذرت خواهی کرد ناگهان اشکهای حسین از چشم سرازیر شد .حسین با گریه گفت : من از خواهران ناراحت نیستم ، من بر مظلومیت حضرت علی (ع) گریه می کنم که چرا حتی ما شیعیان او را درک نمی کنیم .

   به امید فرج مولا انشاالله




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/5/1 توسط محب

لوگوی دوستان
لینک دوستان

بالای صفحه



تمامی حقوق این وبلاگ برای اواز قطره محفوظ و انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.