سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اواز قطره
 
عمری م .ح .ب بوده ام وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
47840_454275584653342_313643500_n.jpg

میشیل هوئلیک نویسنده اسلام ستیز فرانسوی:
جنگ بر ضد اسلام گرایی با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد، فقط با فاسد کردن آنها می توان به ...پیروزی رسید.
پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن کوتاه فرو بریزیم!
.........................................................................................................

پ.ن: آندلس اسپانیا سال ها دژ تسخیر ناپذیر مسلمانان بود تا وقتی شراب و زنبارگی در بین مردمش رواج پیدا کرد .....



نوشته شده در تاریخ شنبه 92/1/17 توسط محب

 

http://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1391/12/22/915544_994.jpg

هی بگید سوریه و... به ما چه ربطی داره به حکومت رسیدن تروریست هاودشمنان اسلام از امریکا واسراییل و ال سعودو...در هر جای دنیا تاثیر مستقیم واولیش شکستن حرمت اسلام ومخصوصا شیعه است .....

وباز هم:

پایگاه های خبری تصویر جدیدی از جنایت تازه تروریست‌ها که در آن نیمی از مرقد حضرت سیده سکینه علیها سلام در دمشق را تخریب کردند، انتشار دادند.

به گزارش بولتن نیوزخبرگزاری اهل‎بیت(ع) ـ ابنا ـو ندای انقلاب و  باشگاه خبرنگاران  و    اروم نیوز و   سراج24  و...

،گروه تروریستی موسوم به ارتش آزاد با حمله موشکی به مرقد "سیده سکینه" در دمشق بیش از نیمی از این مرقد را تخریب کرده وبه آن خسارات زیادی وارد کردند.
.......

تاریخ انتشار: 22 اسفند 1391 - 09:39



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/12/22 توسط محب
http://rahtousheh.com/Files/102488/Images/246295/imamali112_pzavuzs%5B1%5D.jpg
درمان همه دردها، در این راهکار علی(ع) است!

نتیجه نهائی در خطبه سی و دوم نهج البلاغه:

فَلْتَکُنِ الدُّنْیَا فِی أَعْیُنِکُمْ أَصْغَرَ مِنْ حُثَالَةِ الْقَرَظِ ...- وَ قُرَاضَةِ الْجَلَمِ
اینک بکوشید که دنیا در چشمانتان از تفاله ى دباغان و پر قیچى دام داران ناچیزتر باشد،

وَ اتَّعِظُوا بِمَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ قَبْلَ أَنْ یَتَّعِظَ بِکُمْ مَنْ بَعْدَکُمْ
و پیش از آنکه مایه ى پند آیندگان شوید، از گذشتگان پند گیرید،

وَ ارْفُضُوهَا ذَمِیمَةً
و با بى اعتنایى هر چه بیشتر، به دورش افکنید،

فَإِنَّهَا قَدْ رَفَضَتْ مَنْ کَانَ أَشْغَفَ بِهَا مِنْکُمْ
که دنیا کسانى را به دور افکنده است که از شما بسى دلباخته ترش بوده اند


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/12/16 توسط محب
253081_568208703192033_1503362984_n.jpg

وقتی یک مکعب مغناطیسی را در بین انبوهی از براده های
آهن قرار دهید تصویر زیر ایجاد خواهد شد

(سبحان الله)

وفدایی ان کعبه دیگر گردم که قوانین مغناطیسی را به حساب نمیاورد ...



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/12/6 توسط محب
526697_341011449337524_1788255138_n.jpg
شما چه طلبه‌ای هستی که هیچ‌کس آدرس شما را نمی‌داند
------------------------------
----
به گزارش خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام سلیمیان نویسنده و پژوهشگر مهدویت در گف...ت‌گو با خبرنگار رسا با تجلیل از خدمات حجت‌الاسلام قرائتی، رفتار متواضعانه وی را نمونه‌ای از یک اخلاق مهدوی دانست و گفت: این‌روش پسندیده‌ای نیست که وقتی انسان‌های بزرگ از دنیا رفتند تازه شروع به نقل خاطرات و خوبی‌هایشان می‌کنیم.

وی به بیان خاطره‌ای از این استاد خستگی ناپذیر پرداخت که با هم مرور می‌کنیم:

16 سال پیش بود که برای یک دوره تربیت مبلغ، با حاج آقای قرائتی در یک اردوی 40 روزه همسفر شدیم، بعد از این دوره یک روز ایشان را در مدرسه فیضیه دیدم، جلو رفتم و در شلوغی جمعیت سلام کردم، با اینکه سرشان شلوغ بود تحویل گرفت و احوال‌پرسی گرمی کردیم.
در آخرطبق یک عادت قدیمی که همه انجام می‌دهند، تعارفی کردم و گفتم: حاج آقا تشریف بیاورید منزل ما.
از قدیم گفته‌اند تعارف آمد و نیامد دارد یعنی یک وقت تعارف می‌کنید و می‌گیرد، ایشان بدون هیچ درنگی گفتند «باشه حالا کی؟»
من که فکر نمی‌کردم به این راحتی بپذیرند و اصلا منتظر چنین پاسخی نبودم با دست‌پاچگی گفتم: «همین امشب».
ایشان گفتند: «باشه آدرس بده شب می‌آیم ولی به خانواده بگو در زحمت نیفتند».
من با خوشحالی و اضطرابی خاص خودم را به خانه رساندم و به خانواده گفتم: باورتون میشه!؟ امشب آقای قرائتی به خانه ما می‌آید، خانمم بیشتر از من تعجب کرده بود.
تمام بعد از ظهرمان به آماده کردن خانه که 60 متر بیشتر نبود و پختن غذا گذشت.
نماز مغرب و عشاء را که خواندم به خانه آمدم، هنوز لحظاتی نگذشته بود، پسرم که جلوی در ایستاده بود با صدای بلند ‌گفت «بابا آمدند».
خودم را دم در خانه رساندم، این دفعه تعجبم از آمدن آقای قرائتی نبود بلکه از پنجاه-شصت نفری بود که به دنبال ماشین، ایشان را همراهی می‌کردند.
ایشان از ماشین پیاده شدند و گفتند: «شما چه طلبه‌ای هستید، از هرکس در این کوچه‌ها ‌آدرست را پرسیدیم گفتند نمی‌دانیم»، تازه فهمیدم چی شده که این همه بچه و چندتا خانم دنبال حاج آقا آمده‌اند.

وارد خانه شدیم و ایشان نشستند اما سروصدای بچه‌هایی که با حاج آقا آمده بودند و پشت در بودند قطع نمی‌شد، حاج آقا گفتند «اگر اشکال نداره در را باز کن بگو همه بیایند داخل»، در را باز کردم.
حالا شما فکر کنید یک خانه 60 متری با 10 متر حیاط و این جمعیت چه می‌شود!

حاج آقا چند دقیقه‌ برایشان به زیبایی تمام صحبت کرد و بعد همه رفتند.

هرچند صحبت‌های آن‌شب حاج آقا را به یاد ندارم اما تمام کارهایشان در آن شب، برای من به درسی فراموش ناشدنی تبدیل شد.


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/11/26 توسط محب
19201_474204459310291_1574037604_n.jpg

هر کس حسین گفت که ذاکر نمی شود



نوشته شده در تاریخ جمعه 91/11/6 توسط محب

بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست.
گفتم: امروز می خرم.
وقتی به خانه برگشتم فراموش کرده بودم.
بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟
گفتم: یادم رفت.
... بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.
بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم.
گفت: بیسکویت کو؟
دانستم که دوستی بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد.

از خاطرات حجت الاسلام قرائتی


نوشته شده در تاریخ جمعه 91/11/6 توسط محب
603068_599721296708091_814814221_n.jpg
آیت الله بهجت درباره برخی از رفتار‌ها به نام عیدالزهرا فرمودند: «چه بسا… این کار‌ها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در اینصورت اگر یک قطره خون از آن‌ها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهی...م بود.»
آیة الله محمدتقی بهجت (ره) درباره برگزاری مجالس به مناسبت حضرت زهرا سلام الله علی‌ها (عیدالزهراء) توصیه می‌فرمودند که به بیان فضایل اهل بیت (ع) بویژه حضرت زهرا (س) و بیان حدیث ثقلین پرداخته شود. به فرموده ایشان شیوه مرحوم آیت الله بروجردی رحمه الله نیز همین بوده است؛ یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار.
آیت الله بهجت درباره برخی از رفتار‌ها به نام عیدالزهرا فرمودند: «چه بسا… این کار‌ها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در اینصورت اگر یک قطره خون از آن‌ها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.»
آیت الله بهجت بر ضرورت دقت شیعیان در گفتار و رفتار تاکید بسیاری داشتند که «مبادا موجب تحریک اهل سنت شود و بسیار بر تقیه عملی و قولی تاکید می‌کردند اما تقیه و تزلزل قلبی را حرام می‌دانستند.»
حضرت آیت الله بهجت (ره) :
«کسی که وحدت مسلمانان را نخواهد، مسلمان نیست. ائمه ما (علیهم السلام) در نماز جماعت آنان شرکت می‌کردند، به جهت اتحاد مسلمانان.»
کتاب «زمزم عرفان»، ص379



ایت الله وحید خراسانی در همین موضوع:  بسم الله الرحمن الرحیم
 هر کس شهادت به وحدانیت خداوند متعال و رسالت خاتم انبیاء، صلی الله علیه وآله وسلم، بدهد مسلمان است، و جان و عرض و مال او مانند جان و عرض و مال کسی که پیرو مذهب جعفری است محترم است.
 و وظیفه شرعی شما آن است که با گوینده شهادتین هر چند شما را کافر بداند به حسن معاشرت رفتار کنید، و اگر آنها به ناحق با شما رفتار کردند شما از صراط مستقیم حق و عدل منحرف نشوید، اگر کسی از آنها مریض شد به عیادت او بروید، و اگر از دنیا رفت به تشییع جنازه او حاضر شوید، و اگر حاجتی به شما داشت حاجت او را برآورید، و به حکم خدا تسلیم باشید که فرمود: «ولاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» و به فرمان خداوند متعال عمل کنید که فرمود: «ولاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا» والسلام علیکم و رحمة الله
وامام امت:
عوامانه شدن اختلافات مذهبی؛ عامل درگیری و خشونت بین مسلمانان
اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امرى است که هست و طبیعى است، و مخصوص شیعه و سنى هم نیست. بین فِرَق شیعه، خودشان؛ بین فِرَق سنى، خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است. تاریخ را نگاه کنید، مى‌بینید هم بین فرق فقهى و اصولى اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها - هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتى وجود داشته است. این اختلافات وقتى به سطوح پایین - مردم عامى - مى‌رسد، به جاهاى تند و خطرناکى هم مى‌رسد؛ دست به گریبان مى‌شوند. علما مى‌نشینند با هم حرف مى‌زنند و بحث مى‌کنند؛ لیکن وقتى نوبت به کسانى رسید که سلاح علمى ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادى استفاده مى‌کنند که این خطرناک است. در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مؤمنین و خیرخواهان سعى مى‌کردند که مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیرعلمى کارشان به درگیرى برسد؛ لیکن از یک دوره‌اى به این طرف، یک عامل دیگرى هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود. نمى‌خواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنى همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخیل بوده؛ بعضى از جهالتها، بعضى از تعصبها، بعضى از احساسات، بعضى از کج‌فهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتى استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد
‌بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در هم‌اندیشی علمای اهل تسنن و تشیع 1385/10/25
نکته:
تمام این حرفها دلالت بر عدم توهین وایجاد تفرقه وهابی شاد کن دارد ونه بیان عقاید وبیان ادله معتبر ما بر مذهبمان تشیع که جانمان را در این راه باید بدهیم که از اوجب واجبات است ونباید فراموش کنیم...

 



نوشته شده در تاریخ جمعه 91/11/6 توسط محب

به ولایت رسیدن مولا مبارک باد بر دشمنان امیر المومنین لعنت

اسم نبردم واشاره به شخص خاصی هم ندارم

هر کس میدونه که دشمن هست یا نه

هر کی دشمنه خوب لایق لعنه

وهر کس هم نیست که خوشبحالش مبراست

اما کسانی که دشمنی کردند مشخصند

هیچ اختلاف نظری هم در اسناد تاریخی نیست بر ظلم وخباثتشون هم شیعه ذکر کرده هم سنی ...



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/11/3 توسط محب

http://farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/91-10/16/sheilkh%201.jpg

1.هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذ کر ...بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3. اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست.غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

5. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ.
حضرت امیر علیه السلام فرمود: یک ساعت آخرت را به همه ی دنیا نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

6.اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

7. تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود.اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

8. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.

10. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

11. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

13. ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

14. "دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند."

15. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/10/25 توسط محب

لوگوی دوستان
لینک دوستان

بالای صفحه



تمامی حقوق این وبلاگ برای اواز قطره محفوظ و انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.