سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اواز قطره
 
عمری م .ح .ب بوده ام وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

 درد و دل های چادر : سلام نام من چادر است ..
نام مادرم حجاب و پدرم عفاف است..
روزگارم بد است و از همه شما دلگیرم..
شما از من که میراث خانمی پهلو شکسته هستم
خوب محفاظت نکردید ، هیچ وقت یادم نمیرود،...
از کوچه تا بین در و دیوار همیشه همراهش بودم
وقتی زمین خورد ، خاکی شدم...وقتی سیلی خورد ،
در صورتش بودم ،وقتی بین در و دیوار محسنش سقط شد،
خونی شدم... خوب میدانم چه دردی کشید
تا من را برای شما به ارث گذارد،و شما با من چکار کردید...
شما کار را به جایی رساندید که میخواهند
من و مرا با زور و بگیر وببندبه دیگران غالب کنند
و من خوب میدانم چرا کارم به اینجا کشیده شده . ...
شنیدم که میگفتید اگر میخواهی کسی را خراب کنی
از او بددفاع کن و شما با من همین کار را کردید،
اگر شمایی که خود را وارثان من میدانید
درست رفتار میکردید و حرمتم را حفظ میکردید
وضعیت من اینگونه نبود..
عده مرا تبدیل به استتاری برای گناهانتان کردید
تا بگویند فلانی زیر چادر هر کاری میکند
و باعث شدید قداستم کمرنگ شود...
مراوسیله تکبر و فخر فروشی و خود برتر بینی کردید ...
مرا تبدیل به شنلی کردید تا در میان سیاهی من،
رنگی بودن کفش و جوراب ها ومانتوهای رنگارنگتان
بیشتر جلوه کند.. عده ای مرا به تمسخر گرفتید

 
و از میان من دست های عریان و موهایتان را بیرون گذاشتید....
مرا به هر جایی بردید..از شانه به شانه ی نامحرم
در تاکسی و دانشگاه و میان پسر ها تا کافی شاپ
و محیط های فاسدتر... هنر پیشه هایتان مرافقط
برای فیلم بازی کردن خواستند
و شما هم با من فیلم بازی کردید
تا در نقش دختری معصوم باشید...

به من تهمت بیماری و نفرس زدند...
به سیاهی رنگم ایراد گرفتند ...
و شما سعی کردید مرا عوض کنید!!
عده ای از شما در کمال بی شرمی به من مدل دادید،
تقصیر خودتان را گردن من انداختید و شکل مرا عوض کردید
تا مثلا محبوب تر شوم...مرا تبدیل به مانتوهای براق و لبنانی
و ملی و اندامی کردید ..شما به میراث فرهنگیتان دست نمیزنید
و آن را تغییر نمیدهید اما در من
که میراثی گرانبهاتر بودم دست بردید و هویتم را از من گرفتید ...
به من خیانت کردیدو من را که قرار بود جلوی زینت ها را بگیرم
تبدیل به زینت کردید ،از زیر من روسری های رنگارنگ بیرون زدید
و یادتان رفت برای چه چیز آمده ام و اگر قرار بود زیبا باشم زیبا
به شما میرسیدم.... شکایت شما را خواهم کرد...
به شما توصیه میکنم به جای عوض کردن و مدل دادن به
من خودتان را عوض کنید ،
به جای اینکه مرا به شوی لباس بکشانید
نگاهی به خودتان بیندازید شاید ایراد از خودتان باشد...



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/9/25 توسط محب

لوگوی دوستان
لینک دوستان

بالای صفحه



تمامی حقوق این وبلاگ برای اواز قطره محفوظ و انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.