سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اواز قطره
 
عمری م .ح .ب بوده ام وحال تصمیم گرفتم محب بودنم را جشن خون بگیرم در فکر یک جشنم ...

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
1351415570442659_orig.jpg

محرم که می آید دلم بیشتر از همیشه می خواهد که کبوتر شود!

آخر پای رفتن که نیست ... تو هم که دعوت نمی کنی مرا ارباب!

دل هم که عقل سرش نمی شود!

نمی داند، بی دعوت مهمانی رفتن رسم خوشایندی ندارد!

ولی کبوتر دلم عجیب هوای بین الحرمت به سرش زده !

ارباب خوبِ من ... دلم را شکستند ! همانهایی که نام تو را تحریر می کنند!

دلِ قلم ام را شکستند! قلمی که نذر قد قامت توست!

و من می ترسم ... مبادا نامه ی من هم به خط کوفیان نوشته شده باشد!

مبادا روزی من هم دلی را و قلمی را بشکنم که نذر توست ...

نگاهم می کنی اربابِ تنهایم؟
مریم توفیقی

کوچه های اردیبهشتی



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/9/20 توسط محب

لوگوی دوستان
لینک دوستان

بالای صفحه



تمامی حقوق این وبلاگ برای اواز قطره محفوظ و انتشار مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.